التنبیه و الاشرافالتنبیه و الاِشراف، کتابی به عربی در تاریخ و جغرافیا از ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (متوفی ۳۴۵) است. به نوشته مسعودی، [۱]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۳.
[۲]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۵۸.
[۳]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۸۴.
[۴]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.
فهرست مندرجات۲ - سال نگارش کتاب ۳ - نوع نگارش کتاب ۴ - هدف از تألیف ۵ - محتوای کتاب ۵.۱ - اطلاعات عمومی ۵.۲ - اقوام ۵.۳ - مطالب جانبی ۵.۴ - تاریخ عمومی جهان ۵.۵ - خلفای عباسی ۵.۶ - آداب و رسوم ۶ - فرق بین مروج الذهب و التنبیه ۷ - روش تألیف مسعودی ۸ - منابع مسعودی در تألیف ۸.۱ - ملاحظات تجربی ۸.۲ - مناظرات با دانشمندان یهودی ۸.۳ - مباحثه با روحانیان زردشتی ۸.۴ - آثار فلاسفه یونانی ۸.۵ - منابع ایرانی ۸.۶ - کتابهای مانویان ۸.۷ - تورات ۸.۸ - آثار اخباریان و مورخان مسلمان ۹ - اواخر زندگی مسعودی ۱۰ - توضیح بیش از حد مسائل ۱۱ - التنبیه و الاشراف و محققان ۱۲ - فهرست منابع ۱۳ - پانویس ۱۴ - منبع ۱ - وجه نامگذاری التنبیه و الاِشرافاین کتاب در بر دارنده گزیدهها و کلیاتی است که یادآور (تنبیه) تألیفات پیشین او و منظری (اِشراف) برای آگاهی از اطلاعات آثار قبلی نویسنده است. التنبیه و الاشراف، که احتمالاً آخرین کتاب مسعودی است [۵]
د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «المسعودی».
و تألیف آن در سال وفات وی به پایان رسیده، حاوی خلاصهای از اطلاعات همه کتابهای او و تحلیل آنهاست. [۶]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۱۳۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش.
مسعودی التنبیه و الاشراف را تألیفی مختصر و هفتمین کتاب در سلسله تألیفات تاریخی خود خوانده است. ۲ - سال نگارش کتابوی در ۳۴۴ نگارش این کتاب را آغاز کرد و در همان سال آن را به پایان رساند و سال بعد، هنگام اقامت در فُسطاطِ مصر، پس از بازنگریِ کتاب، مطالبی بر آن افزود [۷]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۵ـ۶.
[۸]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۴۰۰ـ۴۰۱.
که امروزه همین ویراسته اخیر در دست است. [۹]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۱۸، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
۳ - نوع نگارش کتابوی در این کتاب از شرح و بسط مطالب و بحث و جدل پرهیز کرده و برای توضیحات بیشتر به کتابهای دیگر خود ارجاع داده است؛ مسعودی بیست عنوان از کتابهای خود را در التنبیه و الاشراف یاد کرده است. [۱۰]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، صVI-VII.
آنچه در التنبیه و الاشراف، همانند مُرُوج الذهب، دیگر اثر برجای مانده مسعودی، جلب توجه میکند، پیوستگی تاریخ و جغرافیای علمیاست. مسعودی، باتوجه به تأثیر جغرافیا و عوامل محیطی در زندگی انسان، این دو دانش را به گونهای ممتاز و ابتکاری در هم آمیخته است. [۱۱]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۲۶، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
۴ - هدف از تألیفدر مقدمه التنبیه هدف از تألیف این اثر و شماری از آثار پیشین نویسنده و موضوعات گوناگون آنها ذکر شده است. ۵ - محتوای کتابسپس فصلهایی به مطالب جغرافیایی اختصاص یافته است که حدود یک پنجم کتاب را در برمیگیرد. ۵.۱ - اطلاعات عمومیاین فصلها مشتملاند بر اطلاعات عمومی درباره جغرافیای طبیعی، نجوم، هیئت افلاک، تأثیر نجوم (احکام نجوم)، ترکیب عناصر، تقسیم زمان و ویژگیهای فصول سال، بادهای چهارگانه و جهت وزش و تأثیر آنها، شکل و مساحت و قسمتهای گوناگون زمین، ویژگیهای هر ناحیه و تأثیر آن در ساکنان آنجا، وصف اقالیم و تأثیر آب و هوا، دریاها و اقوام هفت گانه. [۱۲]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۲ـ۸۴.
مسعودی نظریات معروف قرن چهارم را خلاصه، و جغرافیای توصیفی را به همان صورت قدیم (بر اساس هفت اقلیم) عرضه کرده و در باره اقلیم چهارم، که عراق در آن قرار دارد، مطالب بیشتری آورده است. ۵.۲ - اقوامدر فصل مربوط به اقوام، از هفت قوم بزرگ دوران قدیم یاد کرده است، بدین قرار: ایرانیان، کلدانیان (که عرب و یهود را جزو آنان آورده)، اروپاییان (یونانیان و رومیان و صَقلابیان و فرنگان)، لیبیاییان و عامه افریقاییان، ترکان، هندیان و سندیان، و چینیان که مردم سرزمین کره را نیز جزو آنان دانسته است. مسعودی مدتها پیش از آنکه اندیشه وحدت اقوام سامی به صورت نظریهای علمیدر اروپا مطرح شود، به آن میاندیشیده، ولی کلمه خاصی برای نامگذاری مجموع آنها نداشته است. ۵.۳ - مطالب جانبیدر ضمنِ این مباحث، برخی مطالب جانبی، مانند محل دریاچه ارومیه و آتشفشانهای فارس، نیز آمده است. [۱۳]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۱۴۴ـ ۱۴۵، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش.
۵.۴ - تاریخ عمومی جهانچهار پنجم کتاب، مشتمل بر تاریخ عمومی جهان، در دو قسمت تنظیم شده است: تاریخ پیش از اسلام و تاریخ اسلام تا رویدادهای سال ۳۴۵، مقارن خلافت مطیع عباسی (۳۴۴ـ ۳۶۴). قسمت نخست طبقه بندی موضوعی دارد و مشتمل است بر مباحثی مانند دودمانهای پادشاهی قدیم ایران و یونان و روم، رویدادهای مهم مسیحیت، وصف قلمرو روم و ولایات آن، مبادله اسیران میان مسلمانان و رومیان، تاریخ اقوام و پیغمبران و ملوک، و مطالبی در باره گاه شماری اقوام. قسمت تاریخ اسلام آن شامل سیره پیامبر و شرح سالشمار رویدادهای پس از هجرت (تا سال دهم) است که با نامگذاری ویژه هر سال آغاز میشود. مسعودی در این قسمت با توجه به اختلاف روایات، مباحث را جامع و مرتب و در عین حال مختصر تنظیم کرده است. [۱۴]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۲۷۸ـ۲۷۹.
حوادث سالهای بعد بر اساس توالی دوران خلفا میآید. ۵.۵ - خلفای عباسیبخش پایانی کتاب، بویژه قسمتِ خلفایِ عباسیِ معاصرِ مؤلف، بسیار مختصر است و تنها به بیان روز جلوس خلیفه و وفات و ویژگیها و اوصاف شخصی وی بسنده کرده و حتی رویدادهای مهم را در بر ندارد. [۱۵]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۳۹۸ـ۴۰۰.
[۱۶]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۱۹، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
التنبیه و الاشراف از نظر تاریخ علوم و ادیان نیز اهمیت دارد و شامل مباحثی در فلسفه، نجوم، پزشکی، ادیان کهن و عقاید است. ۵.۶ - آداب و رسوماز برخی آداب و رسوم رایج نزد اقوام و مذاهب نیز سخن گفته است. [۱۷]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۲۵.
[۱۸]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۴۷.
[۱۹]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۶۱.
[۲۰]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۷۲.
[۲۱]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۲۱۵.
[۲۲]
علیرضا عسگری، «مسعودی و التنبیه و الاشراف»، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، مقالات و بررسیها، سال ۳۰، دفتر ۶۲ (زمستان ۱۳۷۶).
۶ - فرق بین مروج الذهب و التنبیهالتنبیه و الاشراف با وجود حجم اندک (یک پنجم مروج الذهب)، حوزه علایق علمی مسعودی را نشان میدهد. مطالب و مواد اصلی التنبیه هرچند در اساس بر گرفته از آثار تاریخی ـ جغرافیایی پیشین مؤلف است، نمیتوان آن را صرفاً خلاصهای از آنها شمرد. [۲۳]
د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «المسعودی».
[۲۴]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۱۹، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
حتی با وجود همسانی با مروج الذهب در طرح کلی و موضوعات اصلی، باید آن را اثری مستقل دانست که از جهاتی مبسوط تر است. التنبیه متضمن مطالب تازه و تکمیلی است که گزارشهای تاریخی آن، حوادث معاصر مؤلف را در جهان اسلام و سرزمینهای غیراسلامی در بر میگیرد. نویسنده در این کتاب همچنین پارهای از اشتباهات تاریخی و ترتیب زمانی یا خطاهایی خاص در داده ها و داوریها را که در مروج الذهب راه یافته، تصحیح کرده است، از جمله فصل مربوط به امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و ظهور و گسترش آیین مسیحیت که نمونهای برجسته در این شیوه اصلاحی و تکمیلی است. ۷ - روش تألیف مسعودیروش تألیف مسعودی تقریر ادیبانه است نه روایت مستند؛ ازینرو، در پارهای موارد از منابع خود یاد نمیکند. [۲۵]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۱۴۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش.
شیوه نگارش وی آسان و روشن است؛ الفاظ مشکل و اصطلاحات و اسامی خاص را تفسیر، و وجه تسمیه برخی اسامیرا بیان میکند و در باره ساختار زبانها و اشتقاق لغات و معانی آنها و ویژگی خطهای کهن بحث میکند. [۲۶]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۳۵.
[۲۷]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۵۵.
[۲۸]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۷۸ـ۷۹.
[۲۹]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۵.
[۳۰]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۹۰ـ۹۳.
[۳۱]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۳۰۳، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۳۲]
علیرضا عسگری، «مسعودی و التنبیه و الاشراف»، ج۱، ص۹۸ـ۹۹، مقالات و بررسیها، سال ۳۰، دفتر ۶۲ (زمستان ۱۳۷۶).
۸ - منابع مسعودی در تألیفمنابع مسعودی در تألیف آثارش عبارتاند از: مشاهدات وی، که حاصل سفرهای بسیار اوست، مثلاً بر اساس مشاهدات خویش به وصف اهرام مصر،مناره اسکندریه، آثار باستانی و آتشکده شیز در آذربایجان و بیت الذهب (معبدی در هند) پرداخته [۳۳]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۹.
[۳۴]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۴۵ـ ۴۸.
[۳۵]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۹۵.
[۳۶]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۲۰۱.
منابع شفاهی، که از طریق دیدار و گفتگو با علما و شاهدان عینی بدان دست یافته و مطالبی در باره انساب و سیره و تاریخ خلفا را از سخنان مشایخ و علما نقل کرده است [۳۷]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۲۶۷.
[۳۸]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۳۰۰.
و نیز منابع مکتوب، یعنی تألیفات نویسندگان پیشین یا معاصرش. [۳۹]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۱۵۵، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۴۰]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
۸.۱ - ملاحظات تجربیمسعودی برای قضاوت در باره اقوام و ادیان، علاوه بر فعالیت علمی و مطالعه منابع مکتوب، به ملاحظات تجربی پرداخته و با دقت و علاقه و بیطرفی از نمایندگان عقاید مختلف پرسش، با آنان گفتگو [۴۱]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۱۴۵، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش.
و زمان و محل دیدارهای خود را به دقت ضبط کرده است.
۸.۲ - مناظرات با دانشمندان یهودیوی در بغداد، فلسطین، اردن و رقّه با علما و دانشمندان یهودی مناظرات بسیار کرده و اطلاعات ارزشمندی در باره آیین یهود، کتب مقدّس و طب و فلسفه گرد آورده، [۴۲]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۴.
[۴۳]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۲، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
همچنین در بغداد و تکریت با علمای مسیحی در باره مسائل دینی و فلسفی بحث و گفتگو کرده است. [۴۴]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۵۵.
[۴۵]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۸.۳ - مباحثه با روحانیان زردشتیوی پس از دیدار و مباحثه با روحانیان زردشتی و رجوع به منابع ایشان، برخی از آرای ملل و نحل نویسان معاصرش را درباره عقاید زردشتیان تصحیح نموده [۴۶]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۹۱ـ۹۴.
[۴۷]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۱۰.
[۴۸]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۳۹ـ ۴۰، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
و علاوه بر آن در بسیاری از شهرهای ایران با خرم دینان مناظره و در کتاب خود از آنها یاد کرده است. [۴۹]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۳۵۳ـ۳۵۴.
۸.۴ - آثار فلاسفه یونانیدر میان منابع مکتوب مسعودی شماری از آثار فلاسفه یونانی [۵۰]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۱۵.
[۵۱]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۱۸۸ـ۱۹۴، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
و کتب هیئت و جغرافیا از دانشمندان یونانی و مسلمان [۵۲]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۱۹۴ـ۲۰۴، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
به چشم میخورد.
۸.۵ - منابع ایرانیمسعودی در فصل مربوط به ایران در باره ابعاد گوناگون تاریخ اساطیری، سیاسی، دینی و فرهنگی بحث کرده است. [۵۳]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۵ ـ ۱۰۸.
[۵۴]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۳۲۴، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
وی به ترجمههای عربی برخی از منابع ایرانی، مانند خداینامه و آیین نامه و گاهنامه، دسترسی داشته و از آثار دیگر نیز استفاده کرده است؛ چنانکه در ۳۰۳، در شهر استخر فارس، نزد یکی از خاندانهای اشرافی ایران کتابی بزرگ و مصور در تاریخ پادشاهان ساسانی دیده بوده که آن را با جزئیات ارزشمندی وصف کرده است. [۵۵]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۰۶ به بعد.
۸.۶ - کتابهای مانویانهمچنین به نظر میرسد که با کتابهای مانویان آشنایی داشته و احتمالاً مطالبی از آنها نقل کرده است. [۵۶]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۳۵.
[۵۷]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۴۰، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
تألیفات مسلم بن ابی مسلم جرمی، بویژه در باره سرزمین و پادشاهان و تشکیلات اداری روم، نیز به احتمال بسیار از منابع وی بوده است. [۵۸]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱.
[۵۹]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۱۶، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۸.۷ - توراتمأخذ مسعودی در باب آفرینش و سرگذشت پیامبران ظاهراً نسخهای معتبر از ترجمه تورات به عربی بوده است. [۶۰]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۷۸.
[۶۱]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۱.
[۶۲]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۱۲.
۸.۸ - آثار اخباریان و مورخان مسلماندر بخش تاریخ اسلام نیز از آثار اخباریان و مورخان مسلمان بهره برده و نام مؤلف و اثر، یا یکی از آنها، را ذکر کرده است. [۶۳]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۵، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۶۴]
سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، ج۱، ص۲۲۶، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
مسعودی مطالب منابع مکتوب را دربست نپذیرفته، بلکه آنها را با مشاهدات عینی خویش مقایسه و نقد کرده و گاه به مناقشه در آرای دیگران پرداخته است. [۶۵]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۵۵.
[۶۶]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۲۹ـ۱۳۰.
[۶۷]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۱۴۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش.
۹ - اواخر زندگی مسعودیوی در اواخر زندگی خود در مصر اقامت گزید و در سفرهای مکرر خویش به شام، از طریق دیدار با علما و بازدید از کنیسهها و کتابخانههای مسیحی، به مطالب و منابع تازهای در باره تاریخ روم و مسیحیت دست یافت، [۶۸]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵.
[۶۹]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۱۵۹ـ۱۶۱.
[۷۰]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۲۰، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
[۷۱]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۴۸، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
به گونهای که حجم اطلاعات مربوط به تاریخ امپراتوری مسیحی روم شرقی و مناسبات آن با خلافت اسلامی، در التنبیه و الاشراف سه برابر مروج الذهب است؛ ازینرو، اشبول وی را تنها مورخ مسلمان و عرب دانسته که در باره تاریخ روم شرقی پس از اسلام روایتی منظم و مستقل فراهم آورده است.
۱۰ - توضیح بیش از حد مسائلمسعودی در خلال مباحث کتاب بارها با رها کردن رشته بحث و پرداختن به مطالب استطرادی در موضوعات گوناگون ــ که گویای اطلاعات و مطالعات وسیع اوست ــ از موضوع اصلی دور شده؛ ازینرو، گاهی مطالب مربوط به یک موضوع در کتاب پراکنده و بدون نظم و پیوستگی است. [۷۲]
جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، ج۱، ص۲۱، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴).
[۷۳]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۱۴۵، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش.
[۷۴]
ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۱۴۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش.
۱۱ - التنبیه و الاشراف و محققانالتنبیه و الاشراف از دو سده پیش مورد توجه محققان بوده است. نخستین بار در ۱۲۲۵/۱۸۱۰ سیلوستر دو ساسی، مستشرق فرانسوی ، بدان مراجعه کرد و تعلیقاتی بر آن نوشت. [۷۵]
مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، صV.
پس از آن در ۱۳۱۲/۱۸۹۴ دخویه ، خاورشناس هلندی ، متن کامل کتاب را در جلد هشتم از (مجموعه جغرافیدانان عرب) در لیدن منتشر کرد. عبداللّه اسماعیل صاوی در ۱۳۵۷/ ۱۹۳۸ کتاب را با ملاحظاتی بر طبع دخویه، در قاهره به چاپ رساند. التنبیه و الاشراف را کارادو و به زبان فرانسوی (پاریس ۱۸۹۷) و عبداللّه عمادی به زبان اردو (حیدرآباد ۱۹۲۶) نیز ترجمه کردهاند. [۷۶]
فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۸۳، ج ۱، جزء ۲، نفله الی العربیة محمود فهمیحجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
این کتاب را ابوالقاسم پاینده، از روی چاپ قاهره و مقابله با چاپ لیدن، ترجمه و در ۱۳۴۹ ش در تهران منتشر کرد. ۱۲ - فهرست منابع(۱) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج ۱، جزء ۲، نفله الی العربیة محمود فهمیحجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲) سلیمان سویکت، منهج المسعودی فی کتابة التاریخ، (ریاض) ۱۴۰۷/۱۹۸۶. (۳) علیرضا عسگری، «مسعودی و التنبیه و الاشراف»، مقالات و بررسیها، سال ۳۰، دفتر ۶۲ (زمستان ۱۳۷۶). (۴) جوادعلی، «موارد تاریخ المسعودی»، سومر، ج ۲۰، ش ۱و۲ (۱۹۶۴). (۵) ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ ش. (۶) مسعودی، التنبیه و الاشراف. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «التنبیه و الاشراف»، شماره۳۹۲۶. |